مطلب ارسالی ازsara.mahdavi آنتی ویروس عشق
نویسنده : - ساعت 18:9 روز 4 مرداد 1391برچسب:,

من مرده بودم
خیلی سالهای دورتر
قبل از آفرینش مادرم حوا
قبل از "سیب" خوردن پدرم آدم
که همه اش را انداخت گردن مادرِ بیچاره ام
تقصیر پدرم هم نبود
کسِ دیگری نبود که گردنِ او بیاندازد 
وگرنه پدرم عاشقِ مادرم بود
کس دیگری هم نبود که عاشق ِمادرم بشود
،
من مرده بودم
قبل از کشمکش برادرانم بر سر خواهرانم
بیچاره ها یک خواهر زیباتر که بیشتر نداشتند
خواهر زشت ترم را دادند به قابیل
دو تا دختر که بیشتر نداشتند (وگرنه پدر و مادرم بین بچه هایشان فرق نمی گذاشتند)
که اگر سه تا دختر داشتند ، دو تا خوشگله را جدا می کردند و می دادند به برادرانم
که بیچاره ها سر خوشگلی ی زنهایشان، هم را نکشند ،
بعد آن یکی را هم ترشی می انداختند تووی دبه 
یا خودشان سرش را زیر آب می کردند
که باز برادرانم سر زن دوم به جان ِ هم نیفتند ....
یا خواهر سومی هه از بی شوهری خواهرهایم را سر به نیست نکند ...
،
من مرده بودم
قبل از آنکه قابیل آدم بده ی همه ی داستانها شود  

قبل از آنکه آن چه می دانم پروردگار مشتی خاک بردارد بپاشد روی گورِ همه مان
...
ببخشید، انگار کفر گفتم
...
زیادی شوخــــــــی کردم
،
من زنده ام
و تووی یخچال خانه ام پر ست از "سیب" های قرمزی که پدرم خورد و آمد به زمین و
من هی سیب گاز می زنم ، هی سیب گاز می زنم و
سیب میوه ی بهشتی ست و کلی هم خاصیت دارد و 
اصلا هم مسبب این همه بدبختی نبوده  و تازه هم کلی اثرات ِ رواندرمــــــــانی دارد
و ما همه چقدر آدم های خوشبختی هستیم که سیب داریم و سیب ممنوع نیست و بَه بَه  به این زندگی و 
،
من زنده ام
و می دانـم
زندگی همه اش همین سیب هست و نور هست و ایمان
 
 
 
نوشته های Shadiafarin.Arash




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: