صخره ها در کناره ی ساحل
چشم در راه موج دریایند
صخره ها بی نوازش دریا
در سکوتی غریب تنهایند
"صبر کن صبر آمدم ای دوست"
این سخن را به صخره – دریا گفت
صخره ها عاشقند و با آنها
میشود رازهای زیبا گفت
ای که یک شب ز شهر دریاها
آمدی و نوازشم کردی
من هنوز ایستاده ام دلتنگ
دوست دارم که باز برگردی...
نظرات شما عزیزان: